پيام دوستان
در انتظار آفتاب
103/8/23
سعيد عبدلي
@};-
#حسين عاشوري#
@};-
كيوان گيتي نژاد و
يچ کدوم رو به نحو صحيح اداره نکرديم اين دو ملزم و ملازم يکديگرند اما دليل مدبر هم رو درست پيدا نکردند دليلش درست اما مدبرش آدم کار بلدي در راس انتخاب و کارش نبود
به دنياي شعر و ترانه
سلام عالي بود خوشحال ميشم از وبلاگ من هم ديدن کنيد و نظرتون رو بفرماييد@};-
+
هنوز هم همه ي نوشته هايم به تو ميرسند ...
همابانو
103/6/24
من خاليم. و و تو عين حقيقي بوديم خاليم چ ون حس ت و از من هر چه بود پس ندا د و من خاليم ديگه دستام سر شده خليم
نمي دانم براي آينده مي تونيم براي هن خوب باشيم يانه يا اصلا مي تونيم حال يکديگر را خوب کنيم يانه مي دونم فقط بايد براي داشتنت با همه تقديرات که تو تعيين کرده اي بايد بجنگم چون نمي دونم که کيست نداند چه حسي به تو دارم و چقدر دوست دارم بخدا فقط مي دونه و تو و من همين
+
[تلگرام]
"وَ لَسَوْفَ يُعْطِيکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى"
و بزودي پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوي!
سوره مبارکه ضحي
همابانو
103/6/24
??? توليد ملي سرمايه ملي???
دوستان و همکاران عزيز صنعتگر پرشين کولينگ شما را دعوت ميکند
????????????
https://persiancooling.com/
+
جز وصل تو، دل به هرچه بستم توبه...
همابانو
103/6/24
يا حسين ابن علي روزگاري روياي من با عشق او آغاز شده همچنان سوختم و ساختم تا در صحراي احمر به آرزويم ميرسم بي شک ياران بودند که اين عشق و بهمن کارسازي نمودند و اصول عشق را به من آموختند من امروز هنوز ليلي را دارم و ليلاي را هم از شما و به مرحمت اکسير برادر استادم بر من وجود دارد اگر دل به دنيا شد از بحر لذت دنيا نبود مختصر آرزويي بود که انهم باز از عشق خاندان اهل بيت بود د در آن جز سلامتي خاندانم
+
اندکي آرامش ميخواهم ....
دستم به زندگي نمي رود ...
اين روزها که از همه ي سايه ها و آدم هاي رنگي
دلم به درد آمده تنها به پنچره اي که عطر
آرامش تو را مي پراکند
چشم دوخته ام ...
دردي عظيم درديست
با خويشتن نشستن
با خويشتن " ش ک س ت ن"
همابانو
103/6/24
شاد باشيد خرده نگيريد از بد زمانه کدامين يار ماند در دل و جان ما الي همين درد بي نهايت سخت زندگي آري همه درگيريم از عاقبت امروز خود ولي آيا جدل کردن و شکوه کردن از زمين و زمان سودي دارد در يافتن احسن الاحوال ما دوستان؟بياييم با زجر و تنهايي خود جمعي از منشور عشق و صفا ميان هم ترسيم و هديه بهم کنيم اين کار نوين و جديديست که از زجر و تنهايي فعلي مزيد رو به صفا و عشق و محبت بسازيم و عيدي هم کنيم
خسته ام و دلسرد ديگر اميدي در سر ندارم خدايا عالم حقيقت چقدر سياه است و مه آلود من از خود بودن وحشتي عميق دارم اما چه سود که هرچه ب د هست حقيقت است تو در مجاز گم شده اي تا غم کمتر بخوري ولي چشم هام باز شده و ديگر نواي بسته بودنم را نمي جويه من آن درمانده شدم گه همواره وحشت از نام اش داشتم خداحافظ اي دوستان خوبم بايد حقيقت را در نبودشان بپذيرم و به قول و زنجير تن وهن
+
من غزل بودم، رهايم کرد دستي ناتمام
شاه شطرنجي که تا آخر همان سرباز ماند
.
از بهاي عشق پرسيدم، نوشتي: آه و اشک
پاسخت امّا ميان هالهاي از راز ماند
.
محمّد عابديني
#به_وقت_شعر
كيوان گيتي نژاد و
103/4/7
دلم رازي نالان و غمگين سر داده بود. لاجرم بر ماندن يا رفتني غريب سخن مي گفت همي. يار خوش زبان من اما داغ يار بر بالين ديده بود. زمهرير عاشق شد در پي تقدير و صحراي احمر مدني در خفا بايد مي بود. حال من حال غريبي ست اين روزا هم در ماندن هم در رفتن مخير گشته بود دلم تنگ ميشود براي آن يار جاني ندا آمد که حيدر با تو پيمان بسته بود مي روي اي خوش روان هجرت بنماي اما يار بايد بايد ني تمود
+
عمريست عاشقت شده اين مرد بي قرار
اين مرد زخم خورده ي شيداي سوخته
#تک_بيت
#خط_خودکاري
محمّد عابديني
دبيرستان انصاري
103/4/5
+
مي دوني خشک بري خيس برگردي يعني چي؟
#سفير_انگليس
دبيرستان انصاري
103/4/5
+
امام باقر (عليهالسّلام) فرمود:
صبر دو صورت است:
صبر بر بلا که خوب و نيکو است
ولي بهترين اين دو صبر دوري از حرام است.
كيوان گيتي نژاد و
103/3/28
+
در #راهپيمايي دشمنان خارجي و در #انتخابات دشمنان داخلي را از مرزهاي #انقلاب دور خواهيم کرد إنشاءالله.
و آنروز يقيناً خواهد آمد که اين پاهاي گامبرداشته در مسير راهپيمايي و اين دستهاي قلمزده در برگههاي رأي در عرصه محاسبه الهي به فريادمان ميرسند.
كيوان گيتي نژاد و
103/3/28
مهم اين است که با دست بنويسي با سر برداري با دل جذب کني با جان دفاع کني و هر دو را باغيرت ابدي کني اگر در اين راه به او سپاري با جان امضا اش کني با آبرو هضم اش کني بي پروا به آستان حيدري اش دل بدهي جانت را تسليم باورت کني اين باور را به زينت عشق ابدي کني اين ميشود معامله قرن مکتب حيدري که ميعادگاه و نتيجه اش در صحراي احمر به علمداري حيدرثاني و به غيرت ذوليميني و يسارايي حيدريون نماد ملي ما ميشود
+
از دست خودم شکسته شد بال خودم
عمريست شدم اسيرِ چنگال خودم
من گم شده ام، نيست کسي دنبالم
بايد بروم خودم به دنبال خودم
محمّد عابديني
كيوان گيتي نژاد و
103/3/28
+
حاج آقا قرائتى (رئيس ستاد اقامه نماز و مفسر قرآن): يك عدهاي شعار دادهاند كه «نه غزه نه لبنان، جانم فداي ايران»، اگر اينطور است پس نمازتان را هم تغيير بدهيد و بگوييد «السلام علينا و على ايرانيان»؛ «نه غزه نه لبنان» ميداني يعني چه؟ يعني «نه قرآن» http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8806310395
شور زندگي۲
103/3/28
لينک مستقيم فيلم سخنان حاج آقا قرائتى http://media.farsnews.com//Media/8806/Video/880631/880631V0568237.wmv
بله نمي توان گفت نه غزه و نه لبنان ، ولي نمي توان هم گفت : نه ايران ! مسئله اينجاست كه ايران مقدم است بر غزه و لبنان ووو ، يعني شايد مقصود از اين شعار اين بوده باشد كه ايران را فداي جاي ديگر نكنند .
بهترين وسيله براي ترغيب وي براي کسب آن هدف و تعالي ست باور کنيم که هرکس با منش و با تجويز خواص خود بهتر از يک نسخه جمعي و يک شکل مي تواند در وي ايجاد انگيزه و ميل براي کسب نمودن هدف انجام رساند اگر به او بهت دهيم و بخ اون انگيزه و مسير را هديه کنيم لااقل بيازماييد شايد تقدير براي او ذره اي اميد و ذره اي انگيزه و ذره اي موفقيت و ذره اي از مقصد جهاني باشد و لقايي
همچون يک جادو و يک غيرممکن ممکن جلوه شود او برايش نفس کشيدن به تعبير زندگي در مريخ است گاهي يک بوسه به معبود براي او حکم رسيدن به مقصود بندگي باشد ذره اي تحويل انگيزه مي تواند در يکي قوغا بپا کند در ديگري نه ولي بدان براي برخي ناکرده ها کزده شود مقصودها که تا امروز غلط بود انجامش براي وي مقصود به همراه آورد چشم ها را شستن هميشه دو بيني نمي اورد
كوروش-7
103/1/12
*جهادي
102/12/16
آسانسور کيهان گستر
102/11/7
من همان قمار عشقم که مرا همواره بازنده به حال خود واداشته نه نفرين زمانم که شيدايي ام را در تنهايي مولود داشته من همان تنعم بارانم که بر دل عشاق مي بارم من همان جمع دليرم که در سومعه دلدارم نشستم