اشاره: این یادداشت به قلم امیر عباس است
و از وبلاگ namahramane.persianblog.ir نقل شده است.
طبق یک عادت شبی 10 دقیقه فیلم میبینم و گاهی 10 روز طول میکشد تا یک فیلم را تمام کنم. اما دیشب زیاده روی کردم. 170 دقیقهی ناقابل خرج تماشای شبانهی یک فیلم سینمایی گردید. اصل فیلم حدود 145 دقیقه است، اما دقایقی هم صرف مکث روی جملات و فهم ترجمه گردید و یکی دو مورد هم با اجازه شما و بزرگترها از ریپلای استفاده کردم. فیلم پیانیست از رومن پولانسکی و با بازی درخشان آدرین برودی را دیدم. یک فیلم با موضوع جنگ دوم جهانی و ضد نازی با اغراق در جنایات ارتش نازی و دروغ پردازی در باب یهودی کشی و نسل کشی و تأیید غیر مستقیم دروغ بزرگ تاریخ (هالوکاست) و به طور خلاصه بفرمایید: تبلیغ صهیونیزم! اوایل به شدت عصبانی شدم و چند بار رفتم تا فیلم را در کشوی مخصوص خودسانسوریها جای دهم. اما رفته رفته مسحور هنر کارگردان شدم. فیلم که جلو میرفت احساس نفرت از صهیونیزم و دروغهای تاریخیاش در وجودم قوت میگرفت و مطمئن بودم هر چه هم فیلم ساختار مستحکم و پرداخت زیبا داشته باشد، کمترین تردید و تزلزلی در ماهیت پلید صهیونیزم در اعتقادم راه نخواهد یافت و البته راه نیافت. اما روایت ماجراهای فیلم به قدری زیبا بود و این ستارهی نامرد (آدرین برودی) آن چنان هنرنمایی میکرد و در کل، فیلم آن همه قوت داشت که نمیشد آن را ندید و هنر کارگردان و بازی بازیگران و تدوین زیبای فیلم را نادیده گرفت.
(من تا حالا کجا بودم که این فیلم را ندیده بودم؟) تا اینجا یک حس نفرت از صهیونیزم داریم و یک حس احترام به عوامل فیلم به اضافهی یک احساس لذت از تماشای فیلمی جذاب.پاورقی:
1. در وبلاگ نامحرمانه یک آدم بیهویت به این فراز ایراد گرفته و نویسنده را ریاکار دانسته بود. از امیر عباس که پرسیدم گفت:«وقتی اشپیلمن پرسید چطور از شما تشکر کنم گریهام گرفت و بیشتر به خاطر اوج هنر این بازیکن و زیبایی در به تصویر کشیدن یک حس فطری بود و بعد که افسر آلمانی نام خدا را به زبان آورد قشنگتر هم شد.» و وقتی از دلیل عدم پاسخ گویی به شخص بددل پرسیدم گفت:«ابتدا جواب دادم ولی بعد پاک کردم. نخواستم حس حسادتش شعلهورتر و بیماریاش مهلکتر شود.»