بینظیربوتو رهبر حزب مردم(خلق) پاکستان و نخست وزیر سابق این کشور که بعداز ظهر دیروز (پنج شنبه 6 دی) درعملیاتی تروریستی کشته شد در 21 ژوئن 1953 در خانوادهای سیاستمدار درکراچی به دنیا آمد.
بوتو مدرک کارشناسی مطالعات سیاسی را درسال 1973 از دانشگاه هاروارد امریکا دریافت کرد. فلسفه، اقتصاد و سیاست را در آکسفورد خواند و در اواسط 1977 به پاکستان بازگشت. درهمان ایام مخالفان ذوالفقارعلیبوتو (پدر بی نظیربوتو ) که معتقد بودند علی بوتو درانتخابات دست برده است، او را پس از شش سال از قدرت خلع کردند. سپس نیروهای نظامی به رهبری ضیاءالحق قدرت را در دست گرفتند و ذوالفقارعلیبوتو را به اتهام قتل یکی از همقطارانش در حزب خلق پاکستان، در آوریل 1979 اعدام کردند.
نیروهای نظامی از سال 1977 تا 1984 چندین بار بینظیربوتو را دستگیر کردند. بوتو پس از آزادی از آخرین بازداشت، به اجبار رهسپار انگلستان شد.
بینظیربوتو با آرام شدن فضای کشوردر دسامبر1986 به پاکستان بازگشت و استقبال گستردهای از وی شد. دوسال بعد ژنرال ضیاءالحق در انفجار هواپیمایش کشته شد و بوتو سرانجام در اول دسامبر 1988، در سی و پنج سالگی به عنوان جوانترین نخست وزیر پاکستان انتخاب شد و اهدافش را برگرداندن قوانین مدنی به پاکستان و برکناری قاتلین پدرش اعلام کرد. غلاماسحاقخان رئیس جمهور وقت در 1990 او را کنار گذاشت، اما بینظیربوتو با استفاده از تبلیغات ضداختلاس توانست درسال 1993 دوباره نخست وزیر شود .
فاروق لغاری رئیس جمهور وقت پاکستان درپنجم نوامبر 1996، بوتو را برکنار و مجمع ملی را منحل کرد، این بار آصفعلیزارداری وزیر دارایی و همسر بینظیربوتو به دریافت رشوه و تطمیع در امضای قراردادهای دولتی و همچنین آدم ربایی متهم شده بود. بی نظیربوتو درانتخابات 1997 نیز شرکت کرد، اما برخلاف دو انتخابات قبلی بشدت شکست خورد. در سپتامبر همان سال دولت نوازشریف چهارحساب بانکی متعلق به خانواده بوتو را که تقریباً به 50 میلیون دلار آمریکا می رسید، مسدود کرد.
در ادامهی تحولات سیاسی پاکستان، پرویز مشرف در اکتبر 1999 قدرت را طی یک کودتای نظامی و با برکناری نواز شریف در دست گرفت. بوتو نیز بار دیگر به اجبار کشور را ترک کرد و مدت هشت سال در انگلیس و امارات با شدت و ضعف به فعالیتهای سیاسی مشغول شد.
بینظیربوتو 26 مهر ماه امسال ودرپی برخی فعل وانفعالات سیاسی در پاکستان پس از 8 سال تبعید ، به کراچی بازگشت و در همان ابتدای ورود به کراچی، از پرویز مشرف نخست وزیر پاکستان انتقاد و اعلام کرد:«مشرف همزمان نمی تواند پستهای سیاسی و نظامی داشته باشد، زیرا این روش با قانون اساسی و اصول دمکراتیک مغایر است.»
تحولات پرشتاب پاکستان با کنارهگیری مشرف از پست نظامی ادامه یافت و بینظیربوتو به عنوان یکی از مدعیان اصلی نخست وزیری با سفر به شهرهای مختلف، به زمینه سازی برای پیروزی حزب مردم(خلق) در انتخابات آتی پاکستان اقدام کرد. این انتخابات بر اساس برنامهی اعلام شده قرار بود در هشتم ژانویه (یازده روز دیگر) برگزار شود.
بینظیربوتو سرانجام ساعت شش وشانزده دقیقهی دیروز به وقت پاکستان در اجتماع انتخاباتی طرفدارانش در راولپندی، در اقدامی تروریستی جان باخت. فردی در لباس پلیس پاکستان ابتدا به سوی بوتو چند گلوله شلیک کرد که یکی از تیرها به گردن بوتو اصابت کرد. تروریست سپس با عملیات انتحاری کمربند انفجاری خود را منفجر کرد. کشور پاکستان آبستن حوادث بعدی است و باید منتظر ماند و دید که مشرف برای سرکوب تظاهرات مردمی چه برنامهای را اجرا خواهد کرد؟!
تکمیلی: در صحبتی که با یکی از بستگان داشتم نکات جالبی عنوان شد:
1- وقتی القاعده مسئولیت ترور را میپذیرد به این معنی است که امریکا این مسئولیت را پذیرفته است، چون اکنون دیگر امریکایی بودن القاعده یک راز محسوب نمیشود.
2- بوتو چوب اعتماد به امریکا را خورد. او پشت پرده با امریکا زد و بند داشت و به او اطمینان داده شده بود که به قدرت میرسد. بوتو میدانست که درصدد ترورش هستند و میدانست که دولت مشرف جلو ترور او را نخواهد گرفت و حتی مشرف به خونش تشنه است و تنها تضمین امریکا بود که او را چنین بیمحابا به میان جمع میکشانید.
3- امریکا باید از میان مشرف(خشن در برابر ملت و مطیع محض در برابر امریکا) و بوتو(مهربان با ملت و اهل تعامل با امریکا) یکی را انتخاب میکرد، شما :) بودید چه میکردید؟ امریکا هم همین کار را کرد، ولی بهتر بود راه عاقلانهتر را برمیگزید و بوتو را حذف نمیکرد که البته نباید از بوش و امریکا توقع کار عاقلانه داشت.
4- تروریست در پوشش پلیس تا نزدیک بوتو رفته بود و نشان میدهد که مشرف دستش در دست امریکا و القاعده بوده است و نیروهای امنیتی در موفقیت تروریست نقش داشتهاند.
5- بوتو به امریکا قول داده بوده که پس از به قدرت رسیدن کنترل مرزهای پاکستان را به امریکا بسپارد و در عوض امریکا سلامت وی را تا برگزاری انتخابات تضمین کرده بود. اشتباه بزرگ بوتو همین جا بود! امریکا اصولاً علاقهای به پذیرفتن مسئولیت مرزهای پاکستان ندارد، چون در آنجا القاعده را دارد و نمیخواهد که آن مرزها امن شوند و همچنین نمیخواهد ناامنیها به حساب او باشد. بوتو به خاطر همین یک اشتباه و عدم درک صحیح از مطامع و راهبرد امریکا در منطقه، شایستهی مات شدن در عرصهی شطرنج سیاست و قدرت بود.
6- نکته دیگری هم در بارهی القاعده هست که خودش یک بحث مفصل در حد یادداشتی مجزا میطلبد.
تکمیلی2: این نکات هم خواندنی هستند:
1- امریکا به شدت سعی دارد نقش خود در ترور بوتو را مخفی کند و مشرف را همه کاره ی این ترور معرفی نماید ، برای همین به هر راهی متوسل می شود. از طرفی سی.ان.ان مدعی است بوتو قبل از مرگ ایمیلی به امریکا ارسال و مسئول مرگ خود را مشرف اعلام کرده بود [لینک] سی.ان.ان بدون اینکه متوجه باشد با افشای این ایمیل اثبات می کند که بوتو برای حمایت از خود با امریکا در ارتباط بوده و عاملی که باعث حضور بی محابای وی در اجتماعات گشته بود، تضمین امریکا بوده است. نکته دیگر اینکه القاعده دست داشتن خود را در ترور رد کرده است [لینک]. این در حالی است که قبلا القاعده ترور را با اطلاع رسانی غیر رسمی (شیوه متدوال) برعهده گرفته بود و تا کنون سابقه نداشته که سخنگوی القاعده به طور رسمی ادعای غیر رسمی ترور را رد کرده باشد! دیگر اینکه شیوه ی ترور نقش القاعده را اثبات می کند. نزدیک شدن به سوزه و عملیات انتحاری بدین شکل کاری است که بارها و بارها در ترورهای القاعده تکرار شده و مشابه ندارد. دلیل این کتمان این است که امریکا می داند بسیاری از فرهیختگان سیاسی دنیا از ارتباط القاعده و کاخ سفید یا مطلع اند و یا به آن مشکوک اند و کاخ سفید خواسته حتی احتمال دست داشتن خود در این تروز را رد کند. 2- پیداست که شرایط پاکستان بسیار بحرانی است و امریکا توان پذیرفتن مسئولیت نابسامانی های این کشور را ندارد. 3- ترور بینظیر بوتو و پیامدهای سیاسی مرگ وی [لینک]
دو وبلاگ اخوی را برای مطالعه پیشنهاد میکنم:
+ نامحرمانه و + روایت های آسمانی